وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

بهمن شناسی


مقدمه :

یکی از بزرگترین خطراتی که کوهنوردان و اسکی بازان را در زمستان تهدید میکند ریزش بهمن است .با شروع فصل زمستان و بارش مستمر برف در کوهستانها باید این هشدار همیشه در گوش ما باشد که بهمن در راه است و باید با حواس جمع و تجربه کافی قدم به کوه بگذاریم .

کوهستانها با یالها و نقابهای برفی و سینه کشهای پرشیب و پر برف و با دره های سفید پوش با خروارها برف چنان انسان را به سوی خود جلب میکند که گویی کوزه عسلی است . بله خطر مانند کوزه عسلی است که انسان را به سوی خود میخواند تا در دام خود گرفتار سازد .

کوهرو و کوه نورد عزیز بسیار هوشیار و آگاه باش و خطر بهمن را جدی بگیر . با چشم باز و هوشیاری کامل در شیبهای تند برفی نظر افکن . آنرا دست کم نگیر . هر شیب برفی را نبر و بر هر شیبی سر نخور . و در هر رد پایی عبور نکن . کسی که بهمن را نمی شناسد باید با اشخاص با تجربه به کوه برود تا هم تجربه بیاموزد و هم از خطرات مصون بماند . بدون تجربه و ندانسته درگیر شیبهای بهمنی نشوید و دیگران را به دنبال خود نکشید تا خود و دیگران را به خطر نیاندارید . تعریف بهمن : حرکت یک توده برفی .یخی سنگ و خاک را بر سطح شیب دار ناپایدار که بستری مناسب را در اثر تحریک عوامل طبیعی یا مصنوعی را بهمن گویند .

 انواع برف :

1-      برف تازه : برفی است که تازه باریده و کریستالهای آن قابل رویت است

2-      برف کهنه : برفی است که پس از باریدن در اثر تابش آفتاب به صورت دانه دانه در می آید .

ادامه مطلب ...

جدول مقیاس بوفورت

 

شرح

مشخصات باد در روی زمین

 

 

مایل بر ساعت

کیلومتر بر ساعت

0

آرام

دود از دود کش ها عمودی بالا می رود

1›

1›

1

وزش باد ،ملایم

جهت باد از دود کش ها پیداست (بادنما قادر به نشان دادن جهت باد نیست)

3-1

5-1

2

نسیم سبک

وزش باد بر روی صورت احساس می شود برگهای درختان صدای ملایمی می کنند(بادنماهای معمولی با این باد شروع به حرکت می کنند)

7-4

11-6

3

نسیم ملایم

برگها و ترکه های کوچک درختان بطور ملایم و مداوم تکان خورده و پرچمهای سبک در اثر وزش باد به اهتزاز در می آید

12-8

19-12

4

نسیم متوسط

گرد و غبار و خرده های کاغذ به هوا بلند شده و شاخ و برگهای کوچک درختان نیز تکان می خورند

 

18-13

28-20

5

نسیم تند

درختان کوچک سراپا تکان خورده و در سطح آبهای مکوجود در خشکی امواجی دیده می شود.

24-19

38-19

6

نسیم شدید

شاخه های بزرگ درختان بجنبش در آمده صدای سیمهای تلگراف به گوش میرسد و نگه داشتن چتر بر روی سر مشکل است.

31-25

49-39

7

تندباد ملایم

تماس شاخ و برگ درختان در نوسان بوده و راه رفتن در خلاف جهت باد مشکل است

38-32

61-50

8

تند باد

شاخه های کوچک درختان می شکند وحرکت در مسیر مخالف وزش باد تقریبا ممکن نیست

46-39

74-62

9

تندباد شدید

خرابیهای مختصری به ساختمان ها وارد می اید (ناودانها،شیوانی ها و یا پوشش های کف پشت بام ها کنده می شود)

54-47

88-75

10

طوفان

درختان ریشه کن شده و خرابیهاب قابل ملاحظه ای به ساختمان ها وارد می آید(به ندرت در خشکی اتفاق می افتد)

63-55

102-89

11

طوفان شدید

خیلی به ندرت اتفاق می افتد و توام با خرابیهای زیاد و دامنه دار است

72-64

117-103

12

طوفان خیلی شدید

اکثرا در روی اقیانوس ها و مناطق زیر تولید دیده می شود(شمال اقیانوس اطلس ،کوبا،خلیج مکزیک،شمال شرقی اقیانوس آرام)

73وبیشتر

118وبیشتر


 

سیستمهای انرژی در ورزش

 

 

منبع واقعی انرژی  که توسط ماهیچه ها برای انقباضات  عضلانی بکارگرفته می شود یک ماده شیمیایی به نام ( آدنوزین تری فسفات )می باشد  یک ترکیب شیمیایی بسیار پیچیده است که از یک ملکول آدنوزین ( یک ترکیب قند دار است ) و سه گروه فسفات تشکیل شده است. نقش انرژی زایی این ترکیب به پیوندهای گروه فسفات با ملکول آدنوزین مربوط است. به این معنی که باشکستن هریک از این پیوندها که به پیوندهای پرانرژی موسومند و آزاد شدن یک گروه فسفات مقدار زیادی انرژی آزاد می شود.به نحوی که از کل ملکول چیزی حدود 8000 تا 12000 کالری انرژی بدست می آید.

ATP  به دو صورت هوازی و غیر هوازی تولید می شود . یعنی در حضور اکسیژن یا بدون نیاز به اکسیژن.

 

1- منابع انرژی غیر هوازی ( Anaerobic Energy Source)

الف- سیستم فسفات ( غیر هوازی غیرلاکتیک )

در شروع هر فعالیت ورزشی که با سرعت ، قدرت و سرعت بسیار زیادی همراه می باشد ابتدا از ذخایر محدود ATP موجود در ماهیچه ها استفاده می شود. اما بعد از 1 تا 4 ثانیه که این ذخایر به پایان رسید از یک ترکیب به نام کراتین فسفات برای تولید ATP استفاده می شود.

کراتین فسفات موجود در ماهیچه ها توانایی تولید ATP برای زمانی بین 4 تا 20 ثانیه را دارند. فعالیتهایی نظیر انواع پرتابها در دومیدانی ، فعالیت های شدید و کوتاه مدت در والیبال ، کشتی و بسکتبال و گذشتن از یک Crux مسیر در سنگنوردی بولدرینگ از این سیستم انرژی استفاده می کنند.

در این سیستم عمل ضربان قلب از آستانه غیر هوازی ( Anaerobic Threshold) بالاتر نمی رود. آستانه غیر هوازی زمانی پیش می آید که ضربان قلب از یک حد معین ( بسته به شرایط بدنی ورزشکار) بالاتر می رود و بدن شروع به تولید اسید لاکتیک می کند.

افزایش سرعت وقدرت ورزشکار تنها با این نوع تمرین حاصل می شود. یک مربی با شناختی که از آستانه عیر هوازی ورزشکارش دارد باید تمرین هایی در نظر بگیرد که در نزدیکی های آستانه غیر هوازی باشد ولی از آن بالاتر نرود ، تعداد تکرار بستگی به توانایی ورزشکار دارد .( تمرینات Interval  )

 

ب- سیستم لاکتات ( غیر هوازی لاکتیک )

 کلیه فعالیتهایی که باشدت زیاد و بمدت بیش از 30 ثانیه ( 2 تا 3 دقیقه ) طول بکشد از این سیستم برای تولید ATP  و کسب انرژی استفاده می کنند. این سیستم  درابتدا از دم دست ترین منبع انرژی یعنی گلیکوژن ذخیره شده در ماهیچه ها استفاده می کند و بعد از گلیکوژن موجود در کبد و گلوکز خون استفاده می کند.

تجزیه گلوکزبصورت غیر هوازی بخاطر شدت زیاد تمرین است که کمبود اکسیژن دریافتی را موجب می شود. محصول نهایی این سیستم پس از تولید ATP   ، اسید لاکتیک می باشد که مقدار زیاد آن موجب خستگی زود رس می شود.

اسید لاکتیک در میان غالب ورزشکاران بعنوان یک محصول بی ارزش شناخته می شود . در حالیکه در حضور اکسیژن در سیستم هوازی ، بخشی از  اسید لاکتیک تبدیل به ATP  شده و بمصرف ماهیچه ها می رسد یا بصورت گلیکوژن در می آید  ودر ماهیچه ها ذخیره می شود تا در مواقع مورد نیاز جهت تولید انرژی بکار گرفته شود. به هر حال اگر سرعت تولید اسید لاکتیک بیشتر از سرعت رفع   آن باشد ، با تجمع اسید لاکتیک واسیدی شدن خون و ماهیچه ها ( از pH 7.1  به  PH 6.5 ) ماهیچه ها توان کاری خود را از دست می دهند ویک احساس سوزش  در آنها احساس می شود. حتی در بعضی مواقع با آسیب دیدن سیستم عصبی مرکزی احساس تهوع و گیجی نیز ممکن است بوجود آید.

 

ضرورت استراحت فعال پس از تمرین لاکتیکی : استراحت فعال به معنای سرد کردن آرام بدن با انجام حرکات در جا و کششی می باشد. با انجام تمرینات لاکتیکی انرژی زیادی در بدن آزاد می شود و این معادل کمبود اکسیژن در بدن می باشد که در اصلاح علمی آنرا بدهی اکسیژن می نامند. بسته به مقدار اسید لاکتیک تولید شده ضربان قلب به کندی کاهش می یابد زیرا اسید لاکتیک از طریق تنفس باید از خون بیرون رود و این امر به فعالیت شدید قلب و ریه احتیاج دارد. دفع اسید لاکتیک از بدن بطور متوسط یک ساعت طول می کشد.

لازم به تذکر است که تمرین در سیستم لاکتات تنها بخاطر تطبیق با شرایط مسابقه می باشد و خطرات و آسیب های بدنی در این سیستم باید مورد توجه قرار گیرد. با وجود آنکه ورزشکاری  مانند دونده دوی  400 متر حدود 80 تا 85 درصد زمان مسابقه در سیستم لاکتات می باشد اما تنها باید چیزی بین 10 تا 15 در صد از تمریناتش در سیستم لاکتات باشد.

 

 

2- منابع انرژی هوازی ( Aerobic Energy Sources  )  

وقتی بدن در یک حالت پایدار مشغول انجام تمرینی با شدت کم و مدت زمان زیاد ( مثل کوهپیمایی و دوی ماراتن ) باشد از سیستم هوازی برای تامین ATP   مورد نیاز  ماهیچه هایش استفاده می کند.

انرژی مورد نیاز این سیستم از دو منبع گلیکوژن ( موجود در ماهیچه ها و کبد و گلوکز خون ) و چربی حاصل می شود. گلیکوژن دم دست ترین واولین منبع انرژی مورد استفاده می باشد اما پس از حدود 30 دقیقه ذخایر  چربی  بدن مورد استفاده قرار می گیرند.

علیرغم ذخایر محدود گلیکوژن بدن ، چربی ها یک منبع نامحدود تامین انرژی هستند. بطور مثال یک پوند چربی توانایی تولید انرژی برای دویدن 50 km را دارد.هرچند که باید در نظر داشت که چربی ها بدون حضور گلیکوژن درون ماهیچه ، نمی توانند کاری انجام دهند. پس در صورت تمام شدن ذخایر گلیکوژن عضله ها ، چربی بدن علیرغم وجودشان نمی توانند مورد استفاده قرار گیرند. این همان چیزی است که دونده های دوی ماراتن در نزدیکی های پایان مسابقه هایشان بعنوان مشت کوبیدن به دیوار تعبیر می کنند. از این روست که هیچ وقت دونده های ماراتن مسابقه خود را با سرعت زیاد آغاز نمی کنند تا ذخایر گلیکوژن ماهیچه خود را زود از دست ندهند. حتی این دونده ها سعی می کنند که گلوکز از دست داده خود را با نوشیدن مایعات شیرین در طول مسیر جبران کنند.

در تمریناتی که بیش از 4 ساعت طول بکشد و به اصطلاح زمانی که دیگر کف گیر به کف دیگ خورده باشد ، پروتئین بافت عضله ای  بدن به عنوان منبع انرژی به کار گرفته می شود. هر چند که این انرژی بی نهایت ناکافی است اما آخرین تلاش بدن برای زنده ماندن می باشد.

 

منابع :

 

http://www.teamoregon.com/publications/energy.html

 http://www.brianmac.demon.co.uk/energy.htm

 

* کلید های آمادگی جسمانی و طراحی تمرین ( مخصوص مربیان و ورزشکاران )

 تالیف سید مصطفی هاشمی طبا

* تعذیه ورزشکاران تالیف دکتر مسعود نقی زاده بائی

 

کلمات قراردادی سنگنوردان کوهستان

 

این هم کلمات قراردادی ای که بین سنگنوردان کوهستان استفاده میشه .

توجه داشته باشید که این فرامین باید با صدایی بلند و قابل فهم بیان بشوند.


حمایت آماده : این گزاره را حمایت چی می گوید. بعد از گفتن آن صعود کننده می تواند صعود خود را

 آغاز کند.

 

جمع کن: منظور از این اصطلاح‘ جمع کردن اضافه طناب است تا نفر بعد بتواند صعود را آغاز کند.

 

حمایت : منظور این است که صعود میکنم. این واژه هشداری به حمایت چی به منظور مراقب بودن

 در حمایت نفر صعود کننده است.

 

صعود کن : این واژه را نیز حمایت چی به زبان می آورد. منظور این است که مراقب هستم‘ میتوانید

 شروع به صعود کنید.

 

صعود می کنم : صعودکننده با این کلمه می گوید آماده صعود هستم و حمایت چی باید طناب را جمع

کند.

 

سنگ‘سنگ... : منظور این اصطلاح‘ ریزش سنگ از بالاست. با گفتن آن می توان نفرات پایین تر

 را آگاه ساخت. این کلمه از اصطلاحات عمومی کوهنوردی است.

 

حمایت آزاد : منظور این است که صعود کننده یا فرود رونده به جای امنی رسیده است و اکنون

حمایت چی می تواند به کار حمایت خاتمه دهد.

 

فیکس : نفر صعود کننده با این واژه می فهماند که حمایت چی در وضعیت دشوار یا خطرناکی قرار

دارم‘پس طناب را محکم کن. در این صورت حمایت چی مانع آونگ ( پاندول) شدن و یا سقوط صعود

 کننده می شود. صعود کننده بعد از محکم شدن طناب می تواند دست ها را از گیره رها کند و

استراحت نماید

 

شل کن : با این واژه صعود کننده به حمایت چی می فهماند "کمی طناب بده"

اصطلاحات کوهنوردی

 

 

می خواهیم چند کلمه یا اصطلاح رو با هم بررسی کنیم و سعی کنیم که وقتی کوه می ریم هر لغتی رو سر

 

جای خودش استفاده کنیم.

 

البته این اصطلاحات مال کوهنوردیه و با لغات قرار دادی ای که بین سنگنوردها وجود داره فرق می کنه

:

 

کوه : زمینی که نسبت به پیرامون خود به طور مشخصی برجسته تر بوده و دارای دامنه های شیب داری

 

باشد.ارتفاع دقیقی برای آن تعریف نشده است ولی معمولا زمین هایی که حدود 600 متر از اطراف خود بلند

 

تر باشند را کوه می نامند

 

 

گرده : یال هایی که شیب آن ها زیاد بوده و بیش تر از منطق سنگی و صخره ای تشکیل شده باشد را گرده

 

 می نامند

 

 

صخره : سنگ های یکپارچه و بزرگ را که بتوان حد اکثر با یک طول طناب صعود نمودصخره می گویند

 

 

دیواره : دیواره یا پرتگاه به مناطقی گفته می شود که دارای سنگ های یکپارچه با شیب زیاد بوده و برای

 

صعود به آن به بیش از یک طول طناب نیاز باشد

 

 

قله : بلند ترین نقطه هر کوه را قله می نامند. ممکن است در بالای برخی از کوهها دو یا چند قله هم ارتفاع وجود داشته باشد. کوه هایی که در

 

راس آن دو یا چند قله نا هم ارتفاع وجود دارد، قله بزرگتر را قله اصلی و قله های کوتاه تر را قله های فرعی می نامند

 

 

تپه : به ارتفاعات کمتر از 600 متر نسبت به ارتفاعات مجاور تپه گفته می شود

 

 

یال : محل برخورد دو دامنه شیب دار را در بالاترین نقطه تماس یال می گویند.

 

 

خط الراس : به خط اصلی و بلندترین یال بین دو قله که محل تقسیم آب باران باشد،خط الراس گفته می شود.واژه فارسی معادل آن آب پخشان

 

است.خط الراس محل تقسیم دو حوزه آب ریز جداگانه است. در حالی که خط الراس فرعی با این که محل تقسیم آب است، اما آب های سرازیر

 

شده ازهر دو قسمت آن به یک حوزه آب ریز ریخته می شوند.

 

 

دره : محل برخورد دو دامنه شیب داردر پایین ترین نقطه تماس را دره می نامند. دره معمولا محل عبور رودخانه های دائمی یا فصلی است

 

 

خط القعر : ژرف ترین نقاط بستر یک رود خانه یا دره را خط القعر می گویند

 

 

گردنه : پایین ترین نقطه تماس بین خط الراس های دو کوه را گردنه می گویند. در دو طرف گردنه معمولا دو دره از طرفین کوه سرازیر

 

 می شوند، در نتیجه گردنه شکلی شبیه به زین اسب دارد

 

اصول گام برداری

 

 

هنگام کوه نوردی باید انرژی خود را به گونه ای تقسیم نماییم تاکمترخسته شویم. تند راه رفتن  در سربالایی ها به ویژه در کسانی که

 

       فاقد آمادگی جسمانی اند یااینکه کوله پشتی سنگینی با خود به همراه دارند، نه تنها باعث تنگی نفس خواهد شد بلکه مصرف انرژی

 

       بیشتری را می طلبد. اگراین عمل ادامه یابد، شخص کوهنورد به اصطلاح "خواهدبرید".بیشتر کسانی که در کوه "می برند"

 

      آنهایی هستند که انرژی خود را به خوبی تقسیم ننموده اند.

 

طول قدم یک فرد باید با در نظر گرفتن قد و عوامل دیگری همچون شیب مسیر تنظیم نمود. در مکان های تقریبا تخت که شیب اندکی دارد

 

می توان قدم های بلندتری برداشت. ولی در سربالایی ها و مکان های پر شیب باید فاصله قدم ها را کوتاه تر گرفت تا خستگی به کمترین

 

 میزان خود برسد.

 

هنگام راهپیمایی باید تمام سطح پا را روی زمین گذاشت. اما در بعضی سر بالایی ها می توان فقط از قسمت جلویی پا استفاده نمود. یکی

 

 از نکات بسیار مهم در کوهپیمایی تنفس صحیح در هنگام صعود و فرود است. زیرا که با تنفس صحیح اکسیژن کافی به بدن خواهد رسید.

 

 به خصوص که در ارتفاعات به دلیل کم شدت میزان هوا، بدن نیاز به صرف انرژی بیش تری برای کسب انرژی مورد نیاز خود دارد.

 

 هنگام دم هم از بینی و هم از دهان استفاده نمود ( با نسبت حدودا 70 به30 درصد ). استفاده صرف از بینی با توجه به همه مزایای آن ،

 

به دلیل حجم هوای ورودی کمتر گاهی اوقات امکان پذیر نیست . هنگام بازدم باید هوای درون ریه ها را محکم ار دهان خارج کرد (بازدم

 

 قوی) تا بتوان از حجم هوای مرده داخل ریه ها تا حد امکان کاست و هواب پر اکسیژن را جایگزین آن نمود. تعداد دفعات دم و بازدم به

 

 عواملی چون ارتفاع،آمادگی جسمانی ، شیب مسیر، طول قدم ها حجم ریوی، میزان گازهای آلاینده موجود در هوا،دمای هوا، میزان

 

تعریق و تعرق،میزان رطوبت هوا و در نهایت نحوه قرارگیری سر و گردن بستگی دارد. در موقع عبور از سطوح شیب دار باید عمود بر

 

 سطح حرکت نماییم در این حالت نیز باید پاها را عمود بر سطح افق قرار داد. در شیب ها میتوان از باتوم کوهنوردی نیز استفاده کرد.

 

تا حد امکان از صعود در شیب های پر از سنگریزه شن اجتناب نمایید چرا که با صرف انرژی زیاد مسافت کمی را خواهید پیمود. در این

 

 جور مکان ها باید جایی را انتخاب کرد تا شخص به عقب لیز نخورد. هنگام پایین آمدن از این نوع سطوح باید اول پاشنه پا را روی زمین

 

 گذاشت.

 

هنگام پایین امدن از شیب های تند بهتر است فاصله قدم ها را کوتاهتر انتخاب کنیم. رعایت فاصله مناسب با نفر جلویی نیز از واجبات

 

 است. به طوری که اگر نفر جلویی  ناگهان ایستاد، تعادل نفر قبلی به هم نخورده و احتمالا به نفر جلویی برخورد نکند. از سویی اگر تعادل

 

 نفر عقب به هم خورد، تفر جلویی فرصت کافی برای عکس العمل داشته باشد. باید به خاطر بسپاریم که هنگام پایین آمدن متناسب با میزان

 

 شیب مسیر زانو ها را خم و بالا تنه را نیز به شرط آن که مرکز ثقل بدن هنوز داخل سطح اتکای بدن بماند به جلو متمایل کنیم.

 

شیب های بیشتر از 20 درجه را چه هنگام صعود چه هنگام فرود حتما به صورت مارپیچ (زیگزاگ) طی نمایید زیرا در این صورت فشار

 

 وارد بر بدن  بسیار کمتر می شود. به یاد داشته باشید که هر چه شیب تند تر می شود، زاویه بین دو خط زیگزاگ کمتر و طول مسیر

 

 زیگزاگ با توجه به پهنای منطقه مانور بلند تر می شود.

 

هنگام بالا رفتن از شیب ها بهتر است که از پاکوب ها برای طی مسیر استفاده شود و حتی المقدور از مسیر های نامشخص پرهیز گردد.

 

 مسیر های با شیب کم را میتوان به طور مستقیم بالا رفت. این مسیر ها اکثرا مسیرهایی هستند که از گذشته دور اهالی کوهپایه نشیت آن

 

 منطقه، در شرایط هوایی مناسب، به دلایل متفاوت در آن تردد می کردند که اکنون مورد توجه کوهنوردان قرار گرفته است. این گونه

 

 مسیرها غالبا در کنار رودها و کمربر کوهها قرار دارند.

 

به هر روش که در حال بالا رفتن از شیبی باشیم باید پای باردار بعد از هر گام همیشه به صورت مستقیم قرار گیرد. این عمل باعث میشود

 

تا فشار وزن بدن از روی ماهیچه ای پا خارج شده و به استخوان ها و تاندون ها منتقل شود. در غیر این صورت ماهیچه های پا باید دائما

 

وزن بدن را تحمل کنند که این امر سبب خستگی زودرس خواهد شد.     

 

 

 

 

 

    

 

 

 

نای اسمیت

قانون نای اسمیت برای تخمین زمان انجام برنامه :

 

برای هر 5 کیلومتر راهپیمایی در مسیر های تخت و ساده 1 ساعت در نظر می گیریم.

برای هر 3 کیلومتر کوهپیمایی در شیب ها که شما را به تقلا وا می دارد 1 ساعت در نظر می گیریم.

برای هر 1 کیلومتر مسیر ناهموار،بوته زار انبوه  برف نرم  شن زار یک ساعت در نظر می گیریم.

به ازای هر 500 متر ارتفاع 1 ساعت به زمان کل اضافه می کنیم.

به ازای هر 100 متر کاهش ارتفاع 1 ساعت به زمان کل اضافه می کنیم.

در مجموع به ازای هر 5 ساعت نیز 1 ساعت اضافی برای اوقات تلف شده و استراحت در نظر می گیریم.

 

 

  برای استفاده از این قانون که یک تقریب برای این کار می باشد نیاز به استفاده از نقشه هایی میباشد که مقیاس آنها را نیز داشته باشیم.